اولين گام غريبه

                  حمد پاك از جان پاك آن پاك را

كو خلافت داد مشتي خاك را

دوست من ، تو را در سه مبحث سخني دارم

نخست ، نيك گوش دل بسپار و در پس همت گمار، در عمل به آن

نظم و ترتيب تفكر و تعقل ، دور انديشی:

كه همانا مرزي باشد كه تورا از وحوش متمايز گرداند

متفاوت بودن ، چونان شب و روز،و عاقل ميداند منظور اين نباشد كه در بند ريا شوي ، بلكه :

گاهی چند ، چو باران رحمت بودن و باريدن بر زمين و سيراب و بارور كردن

و به گاه دگر، همچو رگباری سيل آسا، يورش بردن و ويرانه ساختن و هر دو را اعتدال لازم است

و بدان ، كه نو بنياد كردن را كهنه بنياد كندن  بايدش .

و مهتر انديشه های پاك و تعالی بخش ، پله به پله طي كردن طريقت تا به منزل  مقصود رسيدن باشد  .

اي دوست، برحذر باش  گوهر سكوت را آسان ز كف ندهی

كه دانايي را سكوت نشانه باشد و تفكر ، تفرج خردمندان است .

و بدان كه زيادت سخن، شخص را در نظر ها  سبك جلوه گر كند و سكه اعتبارش را ز رونق بياندازد

برگي از دست نوشته هاي lihaK

تاروت

چند وقتي ميشود كه تاروت بر سر زبان ها افتاده و در اين بين هم هستند افراد زيادي كه خودشان را عالم و وارد به اين علم نشان ميدهند و .. 


ادامه نوشته